کمپ سوم به ارتفاع ۶۵۰۰ متر
۵ می ۱۹۲۴ برابر با ۱۵ اردیبهشت ۱۳۰۳
ساعت ۶ عصر خسته و گرسنه، به کمپ سوم میرسند. سازماندهی تدارکات آنطور که انتظار میرفت پیش نرفته بود و کوهنوردها آن شب سوپ نداشتند. یک وعده گوشت گوسفند با سبزیجات و دو فنجان قهوه، تنها غذایی بود که آن روز خوردند. در این ارتفاع بدن به مقدار زیادی آب احتیاج دارد؛ چیزی در حدود ۶ لیتر در روز. ولی در آن زمان اهمیت بدن هیدراته برای سندی و دیگران روشن نبود. در روزهای بعد کمآبی در عملکردشان مشکلاتی به وجود آورد. سندی میگوید “به رغم سنگهایی که روی آن خوابیده بودیم، تا نیمه شب مثل یک کنده درخت خوابیدم. بعد از آن دیگر راحت نبودم. کیسهخواب و لباسهایم ناراحت بود و با نفسهای یخزده، مدام از این پهلو به آن پهلو میشدم. ساعت ۵ صبح خوابم برد و تا ۹ خوابیدم.”
تا هشتم می بقیه تیم هم به کمپ ۳ رسید. هوا خراب بود و وضعیت روحی و جسمی باربران چندان مطلوب نبود. چند روز اقامت در کمپ ۳ بدون آب و غذای کافی، سندی و مالوری را ناتوان کرده بود. نورتون که متوجه وضعیت وخیم این دو شده بود، آنها را به کمپ ۲ فرستاد. روز بعد طوفان تقریبا کمپ ۳ را ویران کرد.
سندی و مالوری ۱۱ می به بیسکمپ برگشتند. طوفان، سرما و اثرات ارتفاع، تیم را به هم ریخته بود. یک باربر بر اثر اِدِم جان خود را از دست داده و دیگری به علت سقوط پایش شکسته بود.
بعد از این حوادث روحیه باربرها به شدت پایین آمد. نورتون که از علاقه و نفوذ لاما در بین باربرها آگاه بود، ترتیبی داد که به دیدار او در صومعه رانگبوک بروند. بعد از این دیدار روحانی، روحیهی باربرها کمی بهتر شد.
۱۷ می دوباره به سمت کمپ ۱ به راه افتادند. این روز در برنامهی اولیه، روز صعود به قله بود. اما هنوز در بیسکمپ بودند. حال سندی هم خوب نبود. ۳ روز اسهال داشت و یک داروی مخدر قوی مصرف میکرد. بعد از بهبودی، به دلیل همهوایی بهتر، خیلی سریعتر از دور قبل به کمپهای یک و دو رسید و مشغول تعمیر چادر و گازهای پریموسی شد که بر اثر طوفان خراب شده بودند. مالوری، اودل و نورتون به سمت گردنه شمالی رفته بودند تا کمپ ۴ را برپا کنند. سندی اما به علت نداشتن لباس مناسب نتوانست به آنها ملحق شود و در کمپ ۳ ماند. در طی چند روز آینده کمپ ۴ در گردنه شمالی و ارتفاع ۷۰۰۰متر برپا، و مقداری بار به آنجا حمل شد. اما شرایط تیم همچنان خوب نبود و از برنامه خیلی عقب بودند. از ۵۵ باربری که از ابتدا در اکسپدیشن حضور داشتند، فقط ۱۵ باربر قادر به ادامهی کار بودند. بیست و ششم می جلسهای تشکیل شد و برنامه حمله نهایی باز هم تغییر کرد. با توجه به کم شدن تعداد باربرها، نظر بروس این بود که از کپسول اکسیژن صرفنظر کنند. دو تیم حمله انتخاب شد که هر دو بدون کپسول اکسیژن تلاش نهایی را آغاز کنند؛ مالوری و بروس تیم اول، سامرول و نورتون تیم دوم. سندی و اودل هم به عنوان تیم پشتیبان در نظر گرفته شدند.
قسمت سوم